ایجاد جو صمیمیت، همدلی، صداقت، همکاری و احترام متقابل در میان کارکنان
سازمان.۲-پرهیز از اعمال روش های مبتنی بر زور و اجبار در محیط سازمان.۳-شناسایی استعدادهای بالقوه کارکنان تحت نظارت سازمان و فراهم ساختن رشد وشکوفایی این استعداد در حد توان و امکانات سازمان.۴-پرهیز از قضاوت های کورکورانه و مبتنی بر پیشداوری در مورد کار و رفتارکارکنان سازمان. استرس و نگرانی های افراد نسبت به کار ، خانواده و نگرانی هایمادران کارمند نسبت به وضع کودکان خود، وضع اقتصادی، انتظارات سازمان از کارمندان و… همگی سبب می شود که فرد از لحظه بیداری بامداد تا هنگام آرمیدن شامگاه هموارهدچار هیجان ها، تنش ها، نگرانیها و امیدهای گوناگونی باشد که گاه با ظرفیت بدنی،عصبی و
روانی وی متناسب نیست و افراد و سازمان را دچار مشکل می کند.اگر سازمان بهسطح تولید مناسب برسد اما کارکنان سازمان افراد عصبی، افسرده، ناراحت و پرخاشگر درانتظار فرصتی تا پریشانیهای روانی خود را با کم کاری، ترور شخصیت یکدیگر، غیبت،شایعه پراکنی و ایجاد سوانح و حوادث و به شیوه ای مخرب نشان دهند در این صورت آیامی توان چنین جامعه ای را سالم یا موفق دانست؟ شکی نیست که پاسخ به این سؤال منفیاست بنابر این می توان گفت نقش و وظیفه دیگر هر مدیر لایق، دورنگر و کاردان، تأمین
بهداشت روانی کارکنان سازمان است.بهداشت روانی به سه قسمت تعریف می شود :۱-نگرانی های مربوط به خود، ۲- نگرش های مربوط به دیگران، ۳- نگرشهای مربوط بهزندگی.نشانه هایی وجود دارد که ما را از دشواریهای روانی، به ویژه در خود فرو رفتن،پرخاشگری، خودمداری، بی اعتمادی شدید، احساس ناتوانی و وابستگی مطلع سازد. به علاوهبرای داشتن بهداشت روانی خوب شرایطی وجود دارد که عبارتند از : روبه رو شدن باواقعیت، کم توقع وردن سیبزمینی سرخشده را فراموش کنید...
ادامه مطلبما را در سایت وردن سیبزمینی سرخشده را فراموش کنید دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : herfeishemiranat بازدید : 12 تاريخ : يکشنبه 12 فروردين 1403 ساعت: 15:31